به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در سالهای گذشته هرگاه تحول یا اتفاقی در کشور رخ میداد که به نوعی نوک پیکان آن متوجه دولت میشد، رؤسای جمهور ترجیح میدادند تا برقراری آرامش در کشور از سفر به استانها و حضور در جمع مردم دوری کنند و این قاعده ناصواب تا آنجا پیش رفته بود که حتی در بحرانهای طبیعی همچون سیل و زلزله هم این سفرها با تأخیر به استان محل حادثه صورت میگرفت و حتی برنامههای سفرهای استانی که براساس جدول زمانبندی شده از قبل پیش تعیین شده بود هم به بهانههایی به تعویق میافتاد. اما دولت رئیسی با همه نقدهایی که به حوزه عملکردی آن در بازار خودرو، مسکن و ارز این روزها مطرح است، از معدود دولتهایی در این ۴۳ سال بوده که از حضور در شرایط بحرانی اعم از طبیعی و غیر طبیعی تردید به خود راه نداده و ملاحظات را کنار گذاشته و در بین مردم حاضر شده است و چه بسا در این حضور از دانشگاه گرفته تا محل کانون تنش در کردستان تا حضور در جمع گرم خراسان جنوبی در اوج تنشهای داخلی و اغتشاشات حاضر شده و حرف مردم را گوش کرده و بعضاً فحشها و ناسزاهای معدود افرادی را نیز به جان خریده است.
این همان چیزی است که دشمن را عصبانی و دوستان انقلاب و حتی منتقدان منصف را به تحسین وامی دارد. آقای رئیسی و دولت او در اوج اغتشاشات به کردستان رفت و پروژه آبرسانی از سامانه انتقال آب سد آزاد به تصفیهخانه سنندج را افتتاح و با علما و اقشار مختلف مردم دیدار کرد، درحالی که ضد انقلاب و گروههای تجزیهطلب مردم را دعوت به شورش میکردند و با تهدید و ارعاب مانع باز بودن مراکز کسب و کار مردم میشدند. انگار حوادث سالهای ۵۸ در حال تکرار شدن بود و رئیسی همچون شهید بزرگوار چمران که در کسوت نماینده دولت موقت در حساسترین شرایط در مرداد ۵۸ به پاوه پا گذاشت تا دشمن را ناامید و دوستداران انقلاب نوپای اسلامی را در وضعیتی که شهرهای کردستان در آتش ضد انقلاب میسوخت امیدوار کند، او نیز با وجود برخی توصیهها مبنی بر نرفتن به سنندج و ریسک بالای امنیتی سفر در این مقطع، همان کاری را کرد که شهید چمران در آن مقطع انجام دادند. رئیسی از سفر کردستان برای بزرگداشت روز دانشجو بار دیگر سد شکنی کرد و با حضور در دانشگاه تهران که در دوران اغتشاشات جزو چند دانشگاه پر تنش کشور محسوب میشد، نشان داد که نرمها و ملاکهای او با رئیس دولت قبلی برای حضور در بین دانشجو و مردم کاملاً متفاوت است.
سفر رئیسجمهور به خراسان جنوبی تمام معادلات فکری و سیاسی کسانی را که میگفتند دیگر رئیسی محبوبیتی در بین مردم ندارد فرو ریخت و حضور او در جمع مردم استان و رفتن در دورافتادهترین نقطه استان و استقبال گرم و مثالزدنی از او در این شرایط، خط بطلانی بود بر همه تحلیلهایی که این روزها دولت رئیسی را دولت تنها معرفی میکنند. این استقبال نشان داد مردم با همه دلخوریها از فشار اقتصادی و معیشتی که به آنها وارد شده است بین دولتمردان خادم و خستگیناپذیر خود با افراد مدعی و کسانی که با تکبر با مردم سخن میگفتند تفاوت قائلاند و این استقبال و اعتماد مردم وظیفه دولت رئیسی را برای حل مشکلات مردم بی پناه و گرفتار در پیچ و خم زندگی سختتر خواهد کرد و اگر اقدامات عاجلی برای رفع مشکلات آنها اندیشیده شود باید شاهد از بین رفتن این سرمایه بزرگ مردمی در آینده نزدیک باشیم.
حضور رئیسی و دولت او از این استان به آن استان و از این شهرستان به آن شهرستان و صرف اوقات تعطیل هفته هم برای مردم، نشان از همت بالای او و دولتش برای رفع مشکلات و کاستیهای پیش رو دارد و نباید از این ویژگی دولت او به راحتی عبور کرد.
سفرهای مستمر استانی، تکمیل ابرپروژههای نیمه کاره و معطل مانده از جمله پروژههای آبرسانی و راه آهن سراسری، طرح ملی مسکن، واکسیناسیون کرونا، اصلاح نظام پرداخت یارانهها، برگزاری جلسات نظارت ستادی، احیای جلسات شوراهای عالی، پیوستن به شانگهای، تغییر رویکرد در پرونده برجام، هموارسازی مسیر پیوستن به بریکس، تغییر رویکرد در پرونده FATF، افزایش صادرات نفتی و غیرنفتی و بازگشت پول آن، سرعت عمل در حوادث و بلایای طبیعی، نظارت میدانی، جوانگرایی در عرصه مدیریت کشور، پرهیز از جنجال آفرینی و بهانه تراشی، ابتکاراتی از جمله کشت فراسرزمینی و پالایشگاه فراسرزمینی، پرهیز از اشرافیگری، قویتر شدن رویکرد تعامل با شرق و به کارگیری ادبیات مقتدرانه در مواجهه با دولتهای سلطه گر غربی، مردمداری، عدم قطعی برق در فصل گرما، عدم قطعی گاز در فصل سرما در استانهای شمالی و امضا و اجرای قرارداد سوآپ گازی، پرداخت بدهیهای دولت قبل و صدها اقدام بزرگ و کوچک راهگشا از جمله شاخصههای دولت سیزدهم است که نادیده گرفتن آن خارج از انصاف است.